صاحب الزمان
تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر…
تنها،چه میکنی؟تو کجایی؟ کجای شهر؟…
وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند…
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر…
تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد…
گم می شود صدای تو در خنده های شهر…
تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل…
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر…
اینجا کسی برای تو کاری نمی کند…
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر…
گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند…
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر…
اللهم عجل الولیک الفرج
دیدگاهتان را بنویسید