زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه، من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون پرسید:ڪجا میرین؟ مرد گفت:ڪرمانشاه علی گفت:رانندگی بلدی؟ گفت بله علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب مرد با…
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه، من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون پرسید:ڪجا میرین؟ مرد گفت:ڪرمانشاه علی گفت:رانندگی بلدی؟ گفت بله علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب مرد با…
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه، من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون پرسید:ڪجا میرین؟ مرد گفت:ڪرمانشاه علی گفت:رانندگی بلدی؟ گفت بله علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب مرد با…
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه، من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون پرسید:ڪجا میرین؟ مرد گفت:ڪرمانشاه علی گفت:رانندگی بلدی؟ گفت بله علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب مرد با…
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه، من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون پرسید:ڪجا میرین؟ مرد گفت:ڪرمانشاه علی گفت:رانندگی بلدی؟ گفت بله علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب مرد با…
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه، من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون پرسید:ڪجا میرین؟ مرد گفت:ڪرمانشاه علی گفت:رانندگی بلدی؟ گفت بله علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب مرد با…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود.
یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور،اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند،این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون…