«عقیق شکسته» نام غزلی است از حمید هنرجو که آن را برای «مدافعان غیرتمند حرم» سروده است. متن این شعر در پی میآید:
صدای پای سپاه امام میآید
مدافع حرم از سمت شام میآید
تمام شهر، پر از عطر لاله و یاس است
درست میشنوم؟ این صدای عباس است
نوای “قاسم” و “عون” و “حبیب” میآید
چقدر قافلهی دل، غریب میآید
دوباره عشق، کنار “شریعه” پرپر شد
دوباره خاک، به خون خدا معطر شد
چقدر سرو سهی، دسته دسته آوردند
به روی دست، عقیق شکسته آوردند
***
برادرم! تن بیسر، مبارکت باشد
سلام سرخ به خنجر …، مبارکت باشد
کنون که آه، شکوفه شکوفه زخم نجیب
تو را نشسته به پیکر، مبارکت باشد
نبود لایق بوسیدن لبانت، مرگ
عروج از دل سنگر، مبارکت باشد
وزید سمت دل تو هوای آزادی
شکست این قفس آخر، مبارکت باشد
به یمن آمدنت، کوچهها چراغانی است
هلا! تولد دیگر… مبارکت باشد
شهید خنجر تهمت!، چگونه باید گفت؟
که زخمهای مکرر… مبارکت باشد!
تمام درد تو از “ناکسین” بیدرد است
برادرم! تن بی سر، مبارکت باشد
دیدگاهتان را بنویسید